مشکل انسان بودن این است که گاهی مغزمان ما را فریب میدهد. اینکه ما خودمان را چگونه میبینیم، اغلب با آنچه در واقع هستیم بسیار متفاوت است. بهاینترتیب، ممکن است در مورد رفتار سمی خود نقاط کور داشته باشیم که به چشم ما نیاید.
اما اگر میخواهید روابط قوی و سالم ایجاد کنید – از نظر حرفهای و شخصی – مهم است که نقایص شخصی را شناسایی کرده و برای اصلاح آنها تلاش کنید.
بنابراین، امروز، ما ۳۳ ویژگی سمی شخصیتی را که بسیاری از افراد دارند و راههایی برای اصلاح آنها را بررسی میکنیم.
در زیر فهرستی از ۳۳ ویژگی سمی شخصیت انسان وجود دارد که همه باید برای بهبود خود و دیگران از آنها اجتناب کنند.
۱- نادیده گرفتن و طرد
پردازش و سنجش خودپسندی و غرور هر فردی که در مسیر شما قرار میگیرد غیرممکن است. تلاش شما تحسینبرانگیز است، اما در نهایت یک سرمایهگذاری بیبهره است. زمان کافی در روز برای شما وجود نداشته و زمانی برای فکر کردن به این چیزها ندارید. به نادیده گرفتن فکر نمیکنید، البته برخیها را باید نادیده گرفت اما نه همه را.
اما رد آشکار افکار، عقاید و ایدههای خانواده، دوستان و “همکاران هستهای ” بیادبانه، متعصبانه و متکبرانه است.
آیا میخواهید از اینکه آدم بیملاحظهای نباشید که با دیگران طوری رفتار میکند که انگار مغزشان در جمجمهشان نیست؟ به این نکات توجه کنید:
شنونده خوبی باشید؛ ممکن است در ابتدا سخت باشد، اما هرچه در آن بهتر عمل کنید، ارتباط بهتری خواهید داشت.
وقتی با مردم صحبت میکنید به آنها نگاه کنید. انجام این کار به شما کمک میکند تا روی مکالمه موردنظر تمرکز کنید. تقویت حس فروتنی؛ درک کنید که میتوانید از هرکسی چیزی یاد بگیرید.
۲- کمالگرایی
بسیاری از افراد به دلیل تربیتشان به سمت ذهنیت کمالگرا سوق داده شدند. برخی قربانیان والدینی هستند که بیشازحد انتظار داشتند. برخی دیگر به این دلیل به کمالگرایی میرسند که مورد غفلت قرار گرفتند و سعی میکنند چیزی را ثابت کنند.
نگهداشتن خود و دیگران با استانداردهای غیرممکن و کمالگرایانه یک موقعیت بدون برد است.
آیا میخواهید زنجیر و یوغ کمالگرایی را کنار بگذارید؟ این نکات را امتحان کنید:
یاد بگیرید، قدر بدانید که اشتباهات به شما کمک میکند رشد کنید و انسان بهتری شوید.
بهجای جزئیات، روی هدف و معنای پشت چیزها تمرکز کنید.
آغوش خودتان را به روی انتقاد باز کنید و یاد بگیرید که چگونه آن را با ظرافت بپذیرید.
۳- عدم همدردی / همدلی
همدردی زمانی است که شما نسبت به کسی در مورد رنجی که تجربه نکردهاید احساس دلسوزی میکنید. همدلی درک درد دیگری است، زیرا شما از طریق همان چیزی یا چیزی مشابه آن را تجربه کردهاید.
همدردی و همدلی برای روابط بین فردی سالم – حرفهای و شخصی – اساسی است. اغراق نیست اگر بگوییم تمدن و اجتماع بدون آنها ممکن نیست.
آیا میخواهید روی همدلی و همدردی بیشتر کار کنید؟ به نکات زیر توجه کنید:
ادامه مطلب مطالعات نشان میدهد افرادی که زیاد مطالعه میکنند نسبت به دیگران و خودشان دلسوزی بیشتری دارند.
شنونده بهتری شوید
سعی کنید خود را بهجای دیگران بگذارید.
بهجای نتیجهگیری سریع، سؤالات بیشتری بپرسید.
۴- حسادت
لطفاً به افرادی که به شما میگویند هرگز حسادت نکنید یا ۱۰۰ درصد حسادت قابلاجتناب و پیشگیری است گوش ندهید. متأسفانه، حسادت یکی از آن چیزها است – (مانند دروغ گفتن که در ادامه به آن خواهیم پرداخت) – که بخشی از خصلتهای انسان است.
غیرممکن است که زندگی را بدون سوءظن، تحقیر یا رنگ خشم گاهبهگاه در مورد یک تهدید واقعی یا تصور شده برای وضعیت شخصی یا روابط بین فردی طی کنید.
ترفند این است که اجازه ندهید حسادت شما از کنترل خارج شود. کمی حسادت هرچند وقت یکبار طبیعی است؛ اما زمانی که به یک عادت تبدیل میشود و باعث میشود که شما خودتان را سرزنش کنید، مشکلساز میشود.
آیا میخواهید حسادت خود را مهار کنید؟ موارد زیر را امتحان کنید:
شروع به خاطرهنویسی کنید. افرادی که افکار و احساسات خود را یادداشت میکنند، یکنواختتر هستند و دیدگاههای بهتری دارند.
قدردانی و ذهن آگاهی را تمرین کنید.
اعتمادبهنفس خود را توسعه دهید.
با یک درمانگر کار کنید تا ریشه حسادت خود را کشف کنید.
۴- حسادت کردن
ما میدانیم که به چه فکر میکنید: آیا حسادت و حسادت کردن یکسان نیستند؟
آنها مشابه هستند، اما یک تفاوت قابلتوجه وجود دارد. حسادت یک سوءظن ناخوشایند است که به شما کمک میکند. حسادت زمانی است که منبع نارضایتی شما ریشه در مزایای دیگران داشته باشد.
اما حسادت کردن باعث ایجاد رنجش میشود، به تفکر غیرمنطقی میانجامد و شما را از تواناییهای خود باز میدارد. وقتی دائماً داراییهای دیگران را میشمارید و روی خوششانسی آنها تمرکز میکنید، روی اهداف و زندگی خود تمرکز نمیکنید.
پس چگونه میتوان حسادت درون را خاموش کرد؟
نعمتهای خود را بشمار؛ همه ما مقداری داریم
درک کنید که شانس بخش بزرگی از زندگی است و آن را رها کنید.
زمان صرف شده در شبکههای اجتماعی را کاهش دهید.
۵٫ رقابت بیشازحد
رقابت سالم هیچ اشکالی ندارد. میتواند انگیزهبخش باشد و افراد را به سمت پیشرفت سوق دهد؛ اما اتخاذ یک ذهنیت برد به تمام هزینهها فرساینده است. روابط را خراب میکند و لذت زندگی را میمکد.
رقابت بیشازحد، ادراکات را منحرف میکند و اغلب منجر به رفتارهای نامعقول و غیرمنطقی میشود.
برای جلوگیری از تبدیل مزیت رقابتی شما به چیزی زشت، این نکات را در مورد اندازه امتحان کنید:
بهجای دیگران با خودتان رقابت کنید.
یاد بگیرید که از نقاط قوت و ضعف همه، ازجمله خودتان، قدردانی کنید.
اعتمادبهنفس و رضایت خود را افزایش دهید تا نیازی به “کتک زدن ” دیگران نداشته باشید.
۶- پرخاشگری
تصدیق دامنه احساسات شما حیاتی است و ستون سلامت روان است؛ اما یادگیری نحوه متعادل کردن آنها نیز ضروری است – و مهار پرخاشگری باید در اولویت قرار گیرد.
دور شدن از محل خشم همیشه سودمند نیست. علاوه بر این، دیوارهایی بین شما و دیگران ایجاد میکند و ایجاد روابط و دوستیهای کامل را دشوار میکند.
بنابراین اگر میخواهید آرام، خونسرد و جمع باشید، موارد زیر را در نظر بگیرید:
پرخاشگری معمولاً ریشه در حوادث و ترومای ناموفق دارد. مقابله با دردهای گذشته میتواند به شما در ادامه راه کمک کند.
محرکهای خود را بیاموزید چه چیزی باعث میشود در ۵/۵ ثانیه از صفر به ۸۰ برسید؟ مشخص کردن آن چیزها و توسعه ابزارهای کاهش تنش کمک میکند.
این ایده را درونی کنید که بیشتر مردم از ضربات پر از خشم لذت نمیبرند. اگر میخواهید «مطابق» شوید و «دوست داشته شوید»، آرامش بهترین راه است.
هنگام ارزیابی دیگران، سعی کنید پرخاشگری را با برونگرایی و پرخاشگری اشتباه نگیرید. علاوه بر این، به یاد داشته باشید که تفاوتهای فرهنگی و منطقهای بهشدت بر سطوح قابلقبول و مورد انتظار رک بودن تأثیر میگذارد. پس برازنده باشید و به یاد داشته باشید که «پرخاشگری» یک شخص، «مشارکت مشتاقانه» دیگری است.
۷- منفعل – پرخاشگری
پرخاشگری آشکار یک روش بد برای زندگی است – و پرخاشگری منفعل درست در کنار آن است. پرخاشگری منفعل روابط را خراب میکند زیرا هدف هرگز نمیتواند دقیقاً آنچه را که در حال وقوع است مشخص کند. آنها میدانند که چیزی ناخوشایند است، اما در تاریکی میدانند که چرا. همچنین توجه داشته باشید که پرخاشگری منفعل ابزار موردعلاقه خودشیفتههای پنهان است – پس مراقب باشید!
آیا شما متهم هستید که منفعل – تهاجمی هستید؟
در اینجا نحوه تغییر اوضاع آمده است:
روی رام کردن نفس و اعتمادبهنفس خودکار کنید. ممکن است متناقض به نظر برسد، اما بسیاری از افرادی که این ویژگی را نشان میدهند، ترکیبی پیچیده از متکبر و ناامنی هستند.
با تمام احساسات خود آشنا شوید و درک کنید که بد نیست گاهی اوقات عصبانی باشید. بهجای پرخاشگری، قاطعیت داشته باشید. هنگامیکه درگیری ایجاد میشود، مؤدبانه بیان کنید که یک موقعیت خاص چه احساسی در شما ایجاد میکند.
سعی کنید کمتر از تعارض اجتناب کنید.
۹- تظاهر و پر ادعایی
افراد پرمدعا احساس ارزش یا موقعیتی متورم و بادکرده دارند. در نهایت، آنها فکر میکنند که بهتر از دیگران هستند. جالب اینجاست که اکثر افراد پرمدعا کاملاً از رفتار خود بیخبرند و معتقدند که روحهای شیرین و سخاوتمندی هستند که با همه به یک اندازه رفتار میکنند.
درک اینکه شما پرمدعا هستید میتواند یک سفر ذهنی غرق در درد باشد. بههرحال چه کسی میخواهد با این واقعیت روبرو شود که آنقدرها که فکر میکردند مهربان نیستند؟ اما کار کردن با آن ارزش تلاش را دارد. برای رسیدن به آنجا، این نکات را امتحان کنید:
از زبان معمولی استفاده کنید بهجای اینکه از مسیر خود خارج شوید و سعی کنید در اطراف دیگران هوشمندانه به نظر برسید.
چیزهای جدید را امتحان کن؛ این به شما کمک میکند تا متوجه شوید که دنیایی از چیزها وجود دارد که مردم در آنها برتری دارند و شما نمیدانید. در اصل، این تواضع است.
همیشه افراد را اصلاح نکنید، مخصوصاً زمانی که مشکل موضوع کوچکی است.
۱۰- انعطافناپذیری
داشتن نظرات قوی خوب است. شناختن خودت خوبه علاوه بر این، در بیشتر موارد، انعطافناپذیری شخصی با اشتیاق به تغییرات مثبت اجتماعی و اصلاح اشتباهات گذشته یکسان نیست.
اما اصرار برداشتن تمام پاسخهای صحیح و دوری از هر چیز دیگری خطرناک است. زندگی پیچیده است؛ انتظار یکنواختی رفتاری و فکری، تلاشی بیثمر و خستهکننده است که شما را برای طیف وسیعی از مردم نامطلوب میکند.
چگونه میتوانید کمتر سفتوسخت شوید؟
ذهن آگاهی را تمرین کنید؛ یادگیری در لحظه بودن، اضطراب انتظار را کاهش میدهد. چیزهای جدید را امتحان کنید و فرصتها را در آغوش بگیرید، حتی اگر آنها خارج از منطقه راحتی شما باشند.
یاد بگیرید که فروتنتر باشید.
درباره افرادی که با شما متفاوت هستند بیشتر بدانید.
۱۱- کنترل کردن
اما کنترل کردن داستان متفاوتی است. استقلال شخصی یک حق بشر است.
مطمئناً محدودیتهایی وجود دارد. اجازه دادن به بچهها برای انجام هر کاری که میخواهند، نشان از «والدین خوب» بودن نیست. علاوه بر این، ما مسئولیت اجتماعی داریم تا افرادی را که زندگی دیگران را تهدید میکنند، منزوی کنیم.
در زندگی شخصی یا حرفهای خود دیکتاتور نباشید. نهتنها با تجاوز به عاملیت دیگران بر سلامت روانی آنها تأثیر منفی میگذارید، بلکه از رشد و یادگیری از دیگران خودداری میکنید.
در اینجا چند ابزار وجود دارد که باید هنگام کار بر روی کنترل، امتحان کنید:
با ترسهایی که شما را سخت و مضطرب میکند مقابله کنید.
زمانی که احساس میکنید اوضاع از کنترل خارج میشود، از یک روش آرامبخش استفاده کنید.
یاد بگیرید که به استقلال دیگران احترام بگذارید.
۱۲- بی عذرخواهی
همه ما در مقاطعی از زندگی خود با دیگری دچار مشکل میشویم. وقتی این اتفاق میافتد، بهترین راه، مسئولیتپذیری، عذرخواهی برای رفتارتان و بهبود است. افراد سالم بخشنده هستند. آنها میدانند که گذر از زندگی بدون اشتباه کردن غیرممکن است.
بااینحال، افراد سمی هنگام اعتراف به اشتباه، مشکل دارند. آنها بهجای اینکه خود را مسئول بدانند، خود را بهعنوان طرف آسیبدیده قرار میدهند و از عذرخواهی خودداری میکنند. در نهایت، افرادی که عذرخواهی نمیکنند اغلب خود را بی دوست مییابند.
چگونه میتوانید در گفتن متأسفم بهتر شوید؟
اول و مهمتر از همه، تشخیص دهید که شما نیز مانند دیگران پر از عیب هستید.
عادت نکنید که اشتباهات خود را بهانه کنید و درعینحال دیگران را به خاطر اشتباهاتشان سرزنش کنید. عذرخواهی از خودتان را تمرین کنید. هنگامیکه آن را کم کردید، آن لطف را به دیگران نیز تعمیم دهید.
۱۳- توهین در قالب طنز و شوخی!
آیا تابهحال با کسی ملاقات کردهاید – یا شما آن شخص هستید – که در قالب طنز توهین میکند؟ بله یادگیری خندیدن به خودتان مهم است؛ اما قاببندی بدخواهیها بهعنوان شوخی، کیفیت وحشتناکی است و افرادی که این کار را انجام میدهند معمولاً در درون بدبخت هستند.
چگونه میتوانید این ویژگی سمی را از بین ببرید؟
قبل از اینکه چیزی بگویید، بایستید و فکر کنید اگر کسی آن را به شما بگوید چه احساسی خواهید داشت.
درک کنید که چرا احساس میکنید نیاز به توهین به دیگری دارید، سپس روی آن کشمکشهای عاطفی در درون خودکار کنید.
۱۴- عدم خودآگاهی
نوجوانی و بیستوچندسالگی دوران کاوش شخصی است. ما داریم متوجه میشویم که چه کسی هستیم و مرزها را آزمایش میکنیم؛ بنابراین، کمی توهم بودن در آن سن غیرمعمول نیست.
اما اگر میخواهید زندگی لذتبخشی داشته باشید، شکلگیری حس خودآگاهی بسیار مهم است.
چگونه میتوانید اعماق شخصی خود را کنترل کنید؟
کار با یک مشاور یا درمانگر مرحله اول است. آنها به شما کمک میکنند تا ریشههای جدایی خود را مشخص کنید. اگر بودجه لازم برای درمانگر ندارید، چند کتاب نوشتهشده توسط روانشناسان معتبر را انتخاب کنید.
از دوستان و خانواده خود در مورد نقاط قوت و ضعف خود نظر بخواهید. اگر این مسیر را میروید، سعی کنید حالت تدافعی نداشته باشید.
با خود سایه خود مقابله کنید و شروع به یادداشتبرداری از زندگی روزمره خود کنید.
۱۵- تسلیم و سازش
افراد متواضع نسبت به افرادی که به هر نحوی آنها را کوچک و حقیر میشمارند، پر از تحقیر و تسلیم هستند. اینیک صفت مضر است که همیشه مردم را به سمت روشی نادرست رهنمون میشود.
علاوه بر این، اینکه فکر کنید بهتر از دیگران هستید یک خودپسندی احمقانه است – و زندگی راهی برای سرکوب افرادی دارد که این کار را میکنند.
پس چگونه خود را از شر این نگرش توهینآمیز خلاص میکنید؟
با مخاطبان خود در جایگاه برابر صحبت کنید، نه در جایگاه بالاتر از آنها.
از مردم بپرسید که آیا بهجای ارائه ناخواسته توصیه شما را میخواهند.
سر موعد لازم به دیگران اعتبار بدهید.
مراقب زبان بدن خود باشید.
۱۶- داوری
قضاوت شرط بیشازحد، انتقادی بودن است. نهتنها باعث میشود که مخاطبان شما نسبت به خودشان احساس بدی داشته باشند، بلکه مطالعات نشان میدهد که افراد بسیار قضاوت کننده نسبت به افراد عادی بیشتر از خود انتقاد میکنند که منجر به اضطراب، افسردگی، استرس و ضعف سیستم ایمنی میشود.
اگر میخواهید یاد بگیرید که زندگی کنید و اجازه دهید زندگی کنید، نکات زیر را بررسی کنید:
یک حس سالم از خودآگاهی را توسعه دهید.
تمرین کنید که بیشتر همدل و همراه باشید.
نظرات خود را بنویسید، آنها را تجزیهوتحلیل کنید و سپس ارزیابی کنید که آیا آنها ریشه در ناامنی شخصی دارند یا خیر. اگر چنین است، بهجای انتقاد از دیگران، روی آن کار کنید.
۱۷- عدم صداقت فاحش یا مخرب
همانطور که همه ما گاهی اوقات کمی حسادت میکنیم، همه ما گاهی اوقات دروغ میگوییم. گاهی اوقات برای در امان ماندن از احساسات کسی است. در موارد دیگر، این موضوع این است که بخواهید از یک مکالمه پیچیده و غیرضروری اجتناب کنید.
بااینحال، عدم صداقت فاحش و بدخواهانه از مرزها عبور میکند. دروغ گفتن بیشازحد باعث ایجاد مشکلات و درام میشود و قدرت تخریب ناعادلانه زندگی و شهرت را دارد.
چگونه میتوان به فرد صادقتری تبدیل شد؟
قبل از صحبت دو بار فکر کنید.
یاد بگیرید که به احساساتتان اجازه ندهید اعمال شما را هدایت کنند.
درک کنید که اشتباه کردن اشکالی ندارد.
اگر دروغ میگویید و احساس بدی دارید، اعتراف کنید.
۱۸- غیرقابلاعتماد بودن
همه ما لحظاتی از عدم صداقت داریم و گاهی اوقات با قابلیت اطمینان دستوپنجه نرم میکنیم. مواردی وجود دارد که شرایط بیرونی وفای به قولمان یا رعایت موعد مقرر را دشوار میکند که بخشی عادی از زندگی است.
غیرقابلاعتماد بودن معمولی نشاندهنده بیتوجهی سهلانگارانه به دیگران است. عدم انجام مداوم وعدهها و تعهدات باعث ایجاد ناامیدی و تنش میشود و اعتماد در روابط و محیطهای حرفهای را تضعیف میکند.
اگر میخواهید قابلاعتمادتر باشید، این اقدامات را امتحان کنید:
قبل از اینکه با آنها موافقت کنید، در مورد تعهدات خود فکر کنید.
وظایف خود را اولویتبندی کنید و زمان خود را بهطور مؤثر مدیریت کنید.
اگر تأخیر یا مشکلی را پیشبینی میکنید، فعالانه ارتباط برقرار کنید.
از اشتباهات خود درس بگیرید و برای پیشرفت تلاش کنید.
۱۹٫ عدم صداقت
افراد محبوب معتبر هستند. آنها نمایش نمیدهند یا سعی نمیکنند خود را بهعنوان چیزی که نیستند نشان دهند. دستکاری و تغییر چهره، موذیانه است و باعث ناراحتی مردم میشود. علاوه بر این، یکی از شرایط اصلی دوستداشتنی بودن، آرامش دادن به دیگران در اطرافتان است.
پس چگونه میتوانید زندگی معتبرتری داشته باشید؟
روی اعتمادبهنفست کار کن
تمام تلاش خود را بکنید
مسائل را کمتر شخصی کنید.
۲۰- تمایل به تغییر سرزنش
وقتی مشکلی پیش میآید، آیا اولین غریزه شما به سمت دیگران نشانه میرود؟ به این عادت، تغییر سرزنش میگویند و بهعنوان رفتار بد شناخته میشود. اینیک سم مهلک برای گفتگو و برای سایر طرفهای درگیر ناامیدکننده است. بهنوعی، این نوعی دروغگویی هذیانی است.
پس چگونه میتوانید این غریزه را مهار کنید؟
با این واقعیت راحت باشید که همه بههمریختهاند و محدودیتهایی دارند.
اگر تمایلات کمالگرایی دارید، سعی کنید آنها را ریشهکن کنید. اشکالی ندارد که جزئیات محور باشید – تا زمانی که باعث استرس و اضطراب شما و دیگران نشود.
یاد بگیرید چگونه عذرخواهی کنید.
۲۱- استحقاق
استحقاق، بهعنوان یک ویژگی شخصیتی، این باور است که شما ذاتاً مستحق امتیازات خاص و رفتار ویژه هستید. مثال کلاسیک زمانی است که افراد مشهور چیزی به این مضمون میگویند: “آیا میدانید من کی هستم؟” وقتی با آنها مانند یک فرد معمولی رفتار میشود.
افراد این دسته در تشخیص نیازها و خواستهها مشکل دارند و آنها را در تضاد با دیگران قرار میدهند. همچنین توانایی فرد برای تصمیمگیری منطقی را مهار میکند.
خبر خوب این است که استحقاق یک نقص سمی دیگر است که بهراحتی میتوان بر آن غلبه کرد. چگونه؟
درباره افراد دیگر و شرایط آنها بیشتر بدانید.
قدرت جسمی و روانی را که افراد دارای امتیاز کمتر باید تحمل کنند، بشناسید. در نظر بگیرید که اگر با کفشهای آنها راه میرفتید، احتمالاً چگونه عمل میکردید، اما تواناییهای خود را دست بالا نگیرید.
بدانید که ثروت و موقعیت مادی ارزش افراد را تعیین نمیکند.
۲۲- شایعهپراکنی
مردم شناسان بر این باورند که شایعات یک عنصر اجتماعی در هر جامعه شناختهشدهای است؛ بهعبارتدیگر، اجتناب از آن وجود ندارد؛ اما نحوه شایعهپراکنی مهم است.
بهعنوانمثال، شایعهپراکنی وحشتناک است. صحبت کردن پشت سر کسی که دوران سختی را پشت سر میگذارد یا با شرایط غیرقابل تغییر و چالشبرانگیز سروکار دارد نیز همینطور است. بااینحال، حدس و گمان در مورد اینکه چه کسی با کسی قرار ملاقات میگذارد، لزوماً وحشتناک نیست (اگر بدخواهانه نباشد).
پس چگونه میتوانید کمتر شایعهپراکن شوید؟
قبل از اینکه در مورد افراد پشت سرشان صحبت کنید، به این فکر کنید که اگر میزها برگردانده شوند چه احساسی خواهید داشت.
بپذیرید که هر زندگی مشکلات خود را دارد و یاد بگیرید که دلسوز باشید.
به مهربان بودن متعهد باشید و به یاد داشته باشید که همیشه در هر داستانی بیش از آنچه میدانید وجود دارد.
بهجای افرادی که در مدار خود هستند، به شایعات سبک افراد مشهور بچسبید.
۲۳- تمایل به نشان دادن بدبختی خود
زندگی بهاندازه کافی سخت است، بنابراین نیازی به نمایش تصویری بدبخت از خود نیست. زندگی افراد را چالشبرانگیزتر میکند، استرس را افزایش میدهد و مجموعهای از مشکلات اجتماعی را ایجاد میکند.
اما میتوانید روند ناامیدی خود را با این موارد کاهش دهید:
وقت خود را به چیزهایی که به شما مربوط نیست اختصاص ندهید
از تپه کوه نسازید
آگاهی از فرافکنی
۲۴- توجهطلبی
آیا شما عاشق توجه هستید؟ خوبه. فقط مسیر شغلی را انتخاب کنید که این نیاز را برآورده کند، مانند بازیگری یا سخنرانی انگیزشی.
در غیر این صورت توجهطلبی در زندگی روزمره آزاردهنده و طاقتفرسا است. اگر در تلاش برای جلب تمرکز، افراط کنید و به خود آسیب بزنید، همهچیز میتواند کاملاً خطرناک شود.
پس چگونه میتوانید از این چرخه سمی فرار کنید؟
یاد بگیرید که از خودتان راضی باشید و به تحسین دیگران تکیه نکنید.
روی اعتمادبهنفس و خودآگاهی خودکار کنید.
بهجای اینکه دیگران را تحت تأثیر قرار دهید، روی چیزی که واقعاً دوست دارید تمرکز کنید.
۲۵- دستکاری بودن
دستکاری بودن شرط کنترل ناجوانمردانه یک فرد یا موقعیت است. معمولاً شامل دروغ گفتن و ضربه زدن به نقاط آسیبپذیر افراد است. بهطورمعمول، افراد دستکاری شده برای خود تلاش میکنند و هر کاری که در توان دارند انجام میدهند تا به مسیر خود برسند. (هدف، وسیله را توجیه میکند)
مشکل این است که بیشتر افراد دارای خصلت دستکاری، در مقیاس روانپریشی قرار میگیرند و نمیخواهند تغییر کنند؛ اما گاهی اوقات آسیبهای دوران کودکی میتواند منجر به این رفتار شود. در این موارد، ممکن است این عادت را ترک کنید.
اینجا نکاتی وجود دارد:
مشخص کنید که چرا خود واقعیتان را دستکاری میکنید و روی درمان آسیب ریشه کار کنید.
روی عزتنفس خودکار کنید؛ ناامنی اغلب منشأ رفتارهای دستکاری است.
با این واقعیت صلح کنید که همهچیز طبق خواسته شما پیش نمیرود.
۲۶- کینهتوزی
افراد کینهتوز قصد دارند- از نظر احساسی یا جسمی – به افرادی آسیب بزنند که احساس میکنند به نحوی آنها را نادیده میگیرند. اینیک راه وحشتناک برای گذراندن زندگی است زیرا خصومت را تشدید میکند و شما انرژی ارزشمندی را صرف نشخوار فکری در مورد گذشته میکنید بهجای اینکه بهترین زندگی خود را داشته باشید.
در بدترین سناریوها، افراد کینهتوز اشتباه میکنند و به افراد بیگناه آسیب میرسانند.
داستانهایی در مورد اینکه چگونه رفتار انتقامجویانه اغلب نتیجه معکوس میدهد بخوانید.
روی کوچک کردن بخش سمی نفس خودکار کنید.
یاد بگیرید که نسبت به خود و دیگران بیشتر ببخشید.
۲۷- مثبت سمی بودن
انتظار اینکه همه همیشه مثبت و شاد باشند به اضطراب و افسردگی شدید منجر میشود – هم برای شما و هم برای دیگران. ما طیف وسیعی از احساسات را به دلایلی داریم و تصدیق همه آنها سالم است. مطمئناً شاد بودن خوب است اما نادیده گرفتن چالشها و مشکلات نیز بد است.
بدانید که شناخت دامنه احساسات شما برای سلامت روان ضروری است.
بگذارید مردم در احساسات خود باشند و به خود اجازه دهید احساسات خود را کشف کنید.
یاد بگیرید که دلسوزتر باشید و به شرایط و چالشهای دیگران احترام بگذارید.
۲۸- بیحوصلگی
زندگی همیشه با سرعتی که برای شما مناسب است پیش نمیرود، بنابراین یادگیری نحوه انجام این جریان میتواند بسیاری از ناامیدیها را کاهش دهد. بیحوصلگی با دیگران میتواند باعث ایجاد رنجش شود، زیرا آنها احساس میکنند که توسط شما تنبیه میشوند – (عجله کنید! چه مشکلی با شما دارید؟!)
در اینجا چند نکته برای پرورش صبر وجود دارد:
فعالیتهای تمرکز حواس را در برنامه روزانه خود بگنجانید.
مهارت شنیداری خود را بهبود بخشید.
تلاش آگاهانهای برای کاهش سرعت انجام دهید.
روی حذف اهمالکاری از زندگی خودکار کنید.
۲۹- بدبینی
افراد بدبین بر این باورند که همه با انگیزه نفع شخصی با آنها روبرو میشوند. البته بهنوعی حق با آنهاست. همه ما در غریزه بقا هستیم.
اما در دنیای مدرن، بدبینی به چیزی موذیانه تبدیل شده است، زیرا افرادی که این ویژگی را در خود پرورش میدهند نسبت به هرکسی که از مسیر آنها عبور میکند بدبین هستند.
این فشاری بر روابط است و کاری است که باید روی آن از شخصیت خود حذف کنید. برای این منظور، در اینجا چند نکته وجود دارد:
کمتر قضاوت کننده باشید.
محبت، شفقت و صبر را تمرین کنید.
در مورد بههمپیوستگی کیهان مراقبه کنید.
۳۰- خودمحوری
چیزهای کمی در زندگی قابلاعتراضتر از بزرگسالان کاملاً بالغ هستند که طوری رفتار میکنند که انگار دنیا حول آنها میچرخد. بیشتر از آن، روانشناسان از این ویژگی بهعنوان ریشه بیماری روانپزشکی، اضطراب، افسردگی و اعتیاد یاد میکنند.
افراد خودمحور همچنین تمایل دارند در مورد خود نشخوار فکری کنند و به آنها اجازه برقراری ارتباط واقعی با دیگران را نمیدهند.
اگر میخواهید خودمحوری را از ذهن خود خارج کنید، موارد زیر را امتحان کنید:
یاد بگیرید به خودتان بخندید.
نقاط ضعف خود را بپذیرید
درک کنید که وقتی رویکردی مشارکتی داشته باشید، زندگی بسیار آسانتر میشود.
دیگر نگران این نباشید که دیگران در مورد شما چه فکری میکنند – و بدانید که آنها احتمالاً آنقدر که شما فکر میکنید به شما فکر نمیکنند.
۳۱- بیاحترامی
شما با همه موافق نخواهید بود، اما احترام اولیه ضروری است. اولازهمه، هیچکس حق سوءاستفاده از دیگران را ندارد. علاوه بر این، بیاعتنایی کردن به همکاران، دوستان، خانواده و ارائهدهندگان خدمات، بیادبی است.
چگونه میتوانید احترام بیشتری را برای همنوعان قائل باشید.
بیاحترامی دیگر از ویژگیهایی است که با مطالعه بیشتر میتوان آن را کاهش داد. داستانها به ما بینشی نسبت به زندگی و روانشناسی دیگران میدهند که ظرفیت احترام ما را افزایش میدهد.
مؤدب باشید و از قطع حرف دیگران بپرهیزید.
از زبان بدن خود آگاه باشید.
هنگام صحبت با دیگران به لحن خود فکر کنید.
۳۲- حرص و آز
طمع – با نام مستعار بخل – یکی از هفت گناه کبیره به دلایلی است! باعث میشود افراد، غیراخلاقی عمل کنند و این قدرت را دارد که زندگی شایسته را از افراد سختکوش سلب کند. طمع همچنین میتواند به سلامت روان شما آسیب برساند و منجر به رفتارهای پرخطر، استرس غیرقابلتحمل و فعالیت مجرمانه شود.
یادگیری سخاوتمندی بیشتر بار احساسی شما را کاهش میدهد. در اینجا چندراه برای تحقق آن وجود دارد:
روی دلسوزتر بودن کار کنید.
یاد بگیرید چه چیزی شما را خوشحال میکند و برای آن تلاش کنید.
به این فکر کنید که چرا در زندگی خود احساس کمبود میکنید و به آن مسائل رسیدگی کنید.
۳۳- سوءاستفاده
بدرفتاری یکی از بدترین نقصهایی است که یک انسان میتواند داشته باشد. آزار جسمی عمدی به دیگران خلاف قانون است و قلدرهای عاطفی نیز باعث انبوهی از آسیبها میشوند.
اگر در این دسته قرار بگیرید چگونه میتوانید متوقف شوید؟
قبل از هر چیز، از یک درمانگر کمک بگیرید که میتواند به شما در شناسایی ریشه خشم و رفتارتان کمک کند.
وقتی مشکل را مشخص کردید، شروع به کار روی آنها کنید.
مسئولیت رفتارهای توهینآمیز گذشته خود را بپذیرید و سعی کنید جبران کنید. بااینحال، هرگز انتظار نداشته باشید که افرادی که به آنها صدمه زدهاید، شما را ببخشند. آنها هیچ تعهدی ندارند.
نتیجهگیری
اگر در برخی از رفتارهای بالا مقصر هستید، سعی کنید خودتان را مورد شماتت قرار ندهید. بسیاری از مردم هرگز بلوغ لازم برای رویارویی با عیوب خود را به دست نمیآورند، بنابراین شما یکقدم جلوتر هستید.
همچنین، به یاد داشته باشید که برای تغییر کردن و تغییر دادن هرگز دیر نیست. یکقدم اول را بردارید، متعهد بمانید، سپس از اینکه چگونه جهان شما به سمت بهتر شدن تغییر میکند، شگفتزده شوید – زیرا بهتر خواهد شد. فقط به تلاش خود ادامه دهید و بپذیرید که ممکن است با شکست مواجه خواهید شد. اجازه ندهید برای همیشه شما را ناک اوت کنند. گردوغبار خود را پاککنید و به مسیر خود بازگردید.
تبریک بابت برداشتن اولین قدم ما میدانیم که شما این را توان را دارید…