۵۹۵۳۹۵۵۰۹۹۵۱۴۶۱۸۳۹۰

آموزش و پرورش پولداران!

    شفیع بهرامیان – روزنامه نگار/   نتایج کنکورسراسری ۱۴۰۳ سه روز پیش درحالی منتشر شد که تحلیل نتایج آن حاوی موارد بسیار نگران‌کننده‌ای برای آینده کشور است! از میان ۳۰ نفر رتبه‌های برتر گروه‌های مختلف آموزشی تنها ۲ نفر (فقط ۷ درصد) به مدارس دولتی تعلق دارند و ۲۸ نفر دیگر (۹۳ درصد)، […]

 

 

شفیع بهرامیان – روزنامه نگار/

 

نتایج کنکورسراسری ۱۴۰۳ سه روز پیش درحالی منتشر شد که تحلیل نتایج آن حاوی موارد بسیار نگران‌کننده‌ای برای آینده کشور است! از میان ۳۰ نفر رتبه‌های برتر گروه‌های مختلف آموزشی تنها ۲ نفر (فقط ۷ درصد) به مدارس دولتی تعلق دارند و ۲۸ نفر دیگر (۹۳ درصد)، در مدارس غیردولتی و غیرانتفاعی و سمپاد و به عبارتی پولی تحصیل‌کرده‌اند. علاوه براین تهران به‌تنهایی حدود ۱۱ نفر از حائزان رتبه‌های برتر را به خود اختصاص داده است. براین اساس ایده آل‌هایی چون عدالت آموزشی و آموزش‌وپرورش رایگان برای تمامی اقشار مردم فقیر و غنی و مرکز و پیرامون عملاً شکست‌خورده و نظام آموزشی ما کاملاً طبقاتی شده است.

 

طبقاتی شدن آموزش‌وپرورش و مدارس، یکی از چالش‌های جدی است که تبعات منفی گسترده‌ای به دنبال دارد. این پدیده که به معنای تقسیم‌بندی مدارس براساس سطح اقتصادی و اجتماعی دانش‌آموزان است، به نابرابری‌های آموزشی دامن می‌زند و فرصت‌های یادگیری را برای بسیاری محدود می‌کند. برخی از خسارات اصلی این پدیده  عبارتند از:

۱- کاهش فرصت‌های برابر آموزشی: مدارس با دانش‌آموزان برخوردار از وضعیت اقتصادی بهتر، معمولاً به منابع آموزشی بهتر، امکانات مدرن‌تر و نیروی انسانی متخصص‌تری دسترسی دارند. این امر منجر به تفاوت قابل‌توجه در کیفیت آموزش و درنتیجه، دستیابی به نتایج یادگیری متفاوت می‌شود.

مدارس دولتی و همچنین مناطق محروم اغلب با کمبود امکانات و تجهیزات آموزشی مواجه هستند که بر انگیزش دانش‌آموزان و کیفیت یادگیری آن‌ها تأثیر منفی می‌گذارد همچنین مدارس خصوصی و مدارس مناطق برخوردار، اغلب برنامه‌های آموزشی متنوع‌تری را ارائه می‌دهند که به دانش‌آموزان امکان می‌دهد استعدادها و علایق خود را بهتر شکوفا کنند.

۲- تشدید نابرابری‌های اجتماعی: طبقاتی شدن آموزش‌وپرورش باعث می‌شود که فرزندان خانواده‌های کم‌درآمد به همان طبقه اجتماعی تعلق بگیرند و فرصت‌های صعود اجتماعی آن‌ها محدود شود همچنین افرادی که در مدارس باکیفیت پایین تحصیل می‌کنند، شانس کمتری برای ورود به دانشگاه‌های معتبر و مشاغل پردرآمد دارند. تفاوت در سطح تحصیلات و مهارت‌های شغلی، شکاف بین طبقات اجتماعی را عمیق‌تر می‌کند و به افزایش تنش‌های اجتماعی و حتی سیاسی می‌انجامد.

۳- کاهش کیفیت کلی نظام آموزشی: معلمان در مدارس دولتی و یا مناطق محروم ممکن است با چالش‌های بیشتری مواجه شوند و انگیزه کمتری برای تدریس داشته باشند. علاوه براین تمرکز بر مدارس خصوصی و مدارس مناطق برخوردار، می‌تواند منجر به کاهش رقابت سالم بین مدارس شود و کیفیت کلی نظام آموزشی را تحت تأثیر قرار دهد.

اگر بخش بزرگی از دانش‌آموزان به دلیل عدم دسترسی به آموزش باکیفیت، نتوانند پتانسیل خود را شکوفا کنند، این امر به تضعیف وحشتناک سرمایه انسانی کشور منجر می‌شود.

۴- تبعات روانی و اجتماعی برای دانش‌آموزان: دانش‌آموزانی که در مدارس باکیفیت پایین تحصیل می‌کنند، ممکن است احساس کنند که ارزش و توانایی کمتری نسبت به همسالان خود دارند و دچار فقر عزت نفس شوند چه اینکه رقابت شدید در مدارس خصوصی و مدارس مناطق برخوردار، می‌تواند فشار روانی زیادی را بر دانش‌آموزان وارد کند. حتی ممکن است دانش‌آموزان به دلیل تفاوت‌های اقتصادی و اجتماعی خود، مورد تمسخر و آزار و اذیت همسالان قرار گیرند.

برای مقابله با افزایش شکاف طبقاتی در آموزش‌وپرورش، می‌توان اقدامات زیر را در نظر گرفت: افزایش بودجه برای مدارس دولتی و مدارس مناطق محروم، تأمین تجهیزات آموزشی مناسب و جذب معلمان باکیفیت، تقویت مدارس دولتی و ارتقای کیفیت آموزش در این مدارس، ایجاد آگاهی عمومی در مورد اهمیت عدالت آموزشی و لزوم ایجاد فرصت‌های برابر برای همه دانش‌آموزان و اصلاح سیاست‌های آموزشی به‌گونه‌ای که به کاهش نابرابری‌ها و افزایش کیفیت آموزش کمک کند.

درنهایت باید گفت مقابله با طبقاتی شدن آموزش‌وپرورش نیازمند یک رویکرد جامع و مشارکت همه ذی‌نفعان ازجمله دولت، جامعه مدنی و خانواده‌ها است و اگر به‌زودی چاره‌ای برای آن اندیشیده نشود نتایج وخیمی در آینده نه‌چندان دور برجای خواهد گذاشت و صرفاً اقلیتی پولدار می‌توانند از مسیر آن به کلیه مناصب مدیریتی و کاری جامعه دست یابند.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید