این نوشتار قبلا در مجله “بهیان” چاپ مهاباد شماره ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ منتشر شده و اکنون با اصلاحاتی از سوی پژوهشگر استاد اشنوئی محمود زاده در “آوینپرس” منتشر میشود.
آوینپرس – در دو کتابی که اولین آن بنام معانی بعضی از اسامی کهن و ایرانی در زبان کردی چاپ ۱۳۸۳ و دومین آن بنام معانی اسامی مادی – کردی در سال ۱۳۹۸ به چاپ رسیده اند. با مطالعات و دلایل بدست آمده از بعضی از نوشتههای تاریخی در هر دو کتاب خودم ، آژدهاک را که معرب آن ضحاک شده است پادشاهی مادی-کُردی و متفکر و انساندوست و عادل دانستهام که ظاهرا در جنگ با دشمن شکست خورده است و به کرات مشاهده شده که دشمن شکستخورده بوسیله دشمن غالب با انواع تهمتهای نادرست روبرو بوده و بقول فارسی، قلم در کف دشمن بوده است.
در مورد داستان کاوه آهنگر و ضحاک ( اژدهاک) که اصل آن از دوران باستان و قبل از اسلام و بعد از اسلام بطور شفاهی و سینه به سینه توسط اشخاص در زمانهای مختلف و زبان و لهجههای اقوام و طوایف متفاوت نقل شده به طور حتم موجبات تغیرات و دگرگونیها و دگردیسیهایی در اصل داستان و اسامی بازیگران داستان و مکانهای محل وقوع داستان شده است که ما امروز در تواریخ بعد از اسلام و شاهنامه فردوسی مشاهده میکنیم و بهطور خلاصه دادخواهی کاوه آهنگر در نزد فریدون پادشاه که منجر به لشکرکشی برای نابودی ضحاک (اژدهاک) در شاهنامه فردوسی میشود و یا در تواریخ دیگر که پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک (اژدهاک) و به پادشاهی خواندن فریدون به جانشینی ضحاک و به پادشاهی رسانیدن فریدون بر کشور ماد از داستانها و روایات باقی مانده از مورخین اسلامی است.
از مطالعه داستانهای باقیمانده در کتب، در مورد ضحاک و شکست او در مقابل کاوه آهنگر یا پادشاه دیگری غیر از قوم اژدهاک و تطابق آنها با کتیبهی داریوش در بیستون که در آن تخمسپاد مادی برای سرکوبی پادشاه ماد «چی ترتَخم»فرستاده و« چی تر تَخم» شکست خورد و در اربیل به دار آویخته شد. چنین به نظر میرسد که اصل داستان از کتیبه داریوش سرچشمه گرفته و اکنون به صورت متفاوت در اسامی اشخاص و اماکن و خود داستان در اثر تغییرات در طول زمان و سینه به سینه نقل کردن به صورت امروزی به ما رسیده است.
ناگفته نماند خود کتیبه داریوش هم به صورت غالب و مغلوب نوشته شده که خودستائی داریوش و تحقیر و گناهکار کردن مغلوب در آن مشاهده میشود.
باید گفت داستان لشکرکشی از پادشاهی هخامنشی به کشور ماد با پای پیاده و سوار بر اسب و جنگ با پادشاه ماد، زمانی طولانی و مشکلات و حوادثی در پی داشته که به علت عدم امکان نگارش در کتیبههای سنگی، منشیان داریوش بصورت فهرستوار آن را در کتیبهها منعکس کردهاند.
متن کتیبه داریوش ذیلا درج میشود
ص۴۵۳ از کتاب معانی مادی –کردی : در ستون ۲ بند ۱۴ کتیبه داریوش در بیستون در کتاب کرمانشاهان – کردستان تالیف مسعود گلزاری ص۳۵۲ آمده است: (داریوش شاه گوید مردی «چی تر تخم» نام سگارتی، او نسبت به من نافرمان شد چنین به مردم بگفت ،من شاه در «سگاریته » از تخمِه «هو خشتره » هستم. پس از آن من سپاه پارسی و مادی را فرستادم «تخمسپاد » نام مادی، بنده من، او را سردار آن کردم .چنین به ایشان گفتم پیش روید سپاه نافرمان را که خود را از آن من نمیخواند . آن را بزنید پس از آن «تخمسپاد /تهمسپاد با سپاه بسیار رهسپار شد با «چی تر تَخم » جنگ کرد . اهورا مزدا مرا یاری کرد به خواست اهورا مزدا سپاه من آن سپاه نافرمان را بزد و «چی تر تَخم» را گرفت و سوی من آورد. پس از آن من هم بینی و هم دو گوش او را بریدم و یک چشم او را کندم. بسته بر دروازه (کاخ) من نگاه داشته شد. همه مردم او را دیدند. پس از ان او را در اربیل دار زدم.
بند ۱۵- داریوش شاه گوید این «است» آنچه به وسیله من در “ماد” کرده شد.
اسامی مندرج در کتیبه بیستون را میتوان با اسامی آمده در داستانها و روایات ضحاک، کاوه و فریدون بعد از صدها و هزاران سال تطبیق نمود. یعنی داریوش را با فریدون و «چی تر تَخم» مادی را با اژدهاک یا ضحاک و «تَخمسپاد مادی » سردار داریوش در جنگ با چیتر تَخمه را با کاوه آهنگر مادی مطابق دانست، البته این نظریه من می باشد.
من کاوه آهنگر را که یک کُرد مادی بوده یک پهلوان اساطیری ایرانی میدانم که در فرهنگ معین در مورد کاوه اینطور آمده است: کاوه یکی از خاندانهای معروف پهلوانی دوره اساطیری ایران، در شاهنامه چنین آمده است :” کاوه مردی آهنگر بود که علیه بیدادگریهای ضحاک قیام کرد و چرمی را به شیوه آهنگران هنگام کار بر پیش میبست و خلایق را به یاری خویش خواند تا بروند و فریدون را به پادشاهی بخوانند و بیدادگری ضحاک (اژدهاک) پایان بدهند”.
من در هیچ یک از تواریخ کرد نسبتا قدیم ندیدهام که از کاوه مادی- کُردی بنام یک قهرمان قوم کرد نام برده شده باشد و البته دلیلی هم برای قهرمان بودن او برای کردها نمیبینم.
با توجه به موارد فوق، نوشتههای دیاکونوف مولف تاریخ ماد و واسیلی نیکیتین مولف کتاب کرد و کردستان که در کتاب معانی اسامی مادی –کردی من در ص ۴۵۲ آمده است موارد زیر شایان توجه است.
تاریخ ماد ا.م دیاکونوف ترجمه کریم کشاورز در ص۴۰۳ چاپ اول ۱۳۴۵ که مینویسد: (در کتیبه بیستون آمده که داریوش «فراورتیش» مادی را که بر علیه داریوش اعلام استقلال کرده بود به دار کشید. مع هذا شورش ماد به اینجا پایان نیافت. قبیله ساگارتیان مطیع نشد و در آنجا شخصی بنام «چِیتران تَخمه» خویشتن را پادشاه اعلام کرد و گفت که از خاندان هوخشتره «کیاکسار » می باشد. داریوش برای سرکوب این شورش در سرزمین اصلی ماد، عناصری وفادار یافت که وی را یاری کردند و ظاهرا از بزرگان بودند و لشکریان پارسی و مادی به فرماندهی «تهماسپادای مادی» به سرعت تمام آخرین نهضت فرورتیش را خاموش کردند و چیِتران تخمه را در اربل یا (اربیل کنونی) در سرزمین پیشین آشور بر نیزه نشانده سیاست کردند…)
کتاب کرد و کردستان ، واسیلی نیکتین ص۵۲ پاورقی ۶۱ چنین نوشته شده است : (…هر تسفلد در اکسفورد به من گفت که می توان«ساگارتی » ها را اجداد کردها به حساب آورد. در زمان آشوری ها ایشان را در سرزمین مدی یا ماد بنام زیگیرتو یا زگروتی می بینیم . در زمان داریوش شاه ، پایتخت ایشان در دشت «اربل » بوده ودر آن زمان داریوش ، پادشاه آنان بنام «چیتران تُخما» را که تصویر او بر سنگ کتیبه بیستون نقش است و نمونه ای از یک فرد کرد را مجسم مینماید اعدادم کرده است . رجوع به ل . و .کینگ در کتاب حجاری های بیستون ).
من در ص ۴۵۳ کتاب معانی مادی – کردی از «هارپاگهی مادی » وزیر جنگ اژدهاک و تَخمسپاد مادی که به ترتیب در پیروزی کوروش بر آستیاگ و پیروزی داریوش بر چیتر تَخمه مادی نقش قاطع داشتهاند بنام اولین خیانتکاران قوم خود که ماد بوده اند نام بردهام.
اربل، پایتخت مادها – کُردها در ۲۵۰۰ سال قبل
در ص ۱۴۷ کتاب معانی اسامی مادی – کُردی چاپ ۱۳۹۸ آمده: (از کتیبه داریوش معلوم میشود چیتر تَخم سگارتی – مادی از دودمان هوخشتره در ماد اعلام استقلال کرده و خود را شاه وطن خویش نامیده ولی داریوش شاه هخامنشی او را دستگیر و به بریدن گوش و بینی و لب و در آوردن یک چشم او اقدام کرده، که این اعمال خود را مکتوم نمیدارد و به آن افتخار میکند. اما آنچه دراینجا مهم است این است که داریوش هخامنشی این پادشاه مادی را در «اربل » یا «اربیل» برای عبرت مردم آن دیار که مادی بوده اند به دار میآویزد که میتوان گفت در آن موقع اربل پایتخت یا مرکز مادان کُرد بوده است که سابقه بودن مادها یا کردان در اربیل پایتخت حکوت اقلیم کردستان عراق فدرال کنونی را در بیشتر از ۲۵۰۰ سال قبل مسجل میسازد.
معنی کردی «چیتران تَخمه » و ضحاک ماردوش
در ص۴۵۴ کتاب معانی اسامی – کردی آمده است؛ چیتران تخمه از سه جزء کردی تشکیل شده است:
۱- در کُردی شمال چِتر با یای غیر ملفوظ و در کردی میانه چاتر و چاکتر همگی به معنی «بهتر» میباشند.
۲- پسوند «آن»علامت جمع است که چیتران =چتران به معنی بهتران یا بهترین است. در کردی به «جن » و «اجنه» لَمه چِتر گفته میشود که معنی فارسی آن از ما بهتر یا از ما بهتران است.
۳- تَخمه به معنی تخم و نسل است پس در مجموع چِتران تَخمه به معنی بهترین تخم یا نسل است و این روشنترین اسم و معنی کُردی بوده که از یک پادشاه مادی بهجای مانده است که تابحال کس دیگری به معنای آن پی نبرده است.
در همان کتاب اسم صحیح ضحاک ماردوش ضحاک «مَردوش» است که به معنی ضحاک دوشنده گوسفند است و توضیحات تقریبا کامل در کتاب مذکور در این مورد نوشته شده است .
در مورد عید نوروز من آن را یک جشن باستانی کُردی و ایرانی میدانم و به نظر من عید نوروز را که جشن اول سال جدید است باید بعد از شبی که آتش در گذشتههای دور به وسیله مردم بر روی بام منازل در روستاها، شهرها، تپهها و کوهها برای اعلام و خبر سال نو به نقاط دوردست برافروخته میشده است، روز اول سال و جشن نوروز دانست و عبارت «چهارشنبه سوری» کُردی بوده و به معنی چهارشنبه سرخ میباشد.
رحیم اشنوئی محمودزاده
avinpress.ir
@avinpress