این نظرسنجی به دنبال شناخت نگرش مردان در رابطه با قتلهای ناموسی (خانوادگی) بوده است.
از مجموع ۲۶۱۰ نفری که نظرسنجی را مشاهده کردهاند ۸۶۹ نفر به یکی از گزینهها پاسخ داده که براساس فرمول “کوکران ” این حجم از پاسخگویی قابلیت تعمیم به جامعه را داراست.
از ۵۱۰ نفری که به گزینه “قتلهای ناموسی به هیچ صورتی قابل توجیه نیست ” رأی دادهاند ۴۲ نفر به دلیل اینکه در کنترل پاسخها مشخص شد خانم هستند و یا به اشتباه این گزینه را ثبت کردهاند، از آمار نهایی حذف شدند؛ بنابراین خالص پاسخگویان مرد این گزینه ۴۶۸ نفر است.
از مجموع ۸۶۹ نفر ۱۴۴ مرد پاسخگو با گزینه ” قتل ناموسی شاید آخریان راه چاره است ” موافق بودند که ۱۴ نفر به دلیل ثبت اشتباه و یا جنسیت زنانه از آمار نهایی حذف شده و ۱۳۰ نفر باقی ماند.
گزینه مهم دیگر نیز ” نظری ندارم ” است که در این نظرسنجی میتواند به گزینه موافق قتل ناموسی نزدیک باشد؛ مجموع ۵۴ رأی برای آن ثبتشده است.
۱۶۱ زن نیز گزینه “من یک زنم ” را ثبت کرده که از نتایج نهایی حذف شدهاند.
براین اساس مجموع آرای مؤثر مردانه ۶۵۲ رأی بوده است. از این میزان ۷۲ درصد مخالف کامل خشونت ناموسی (۴۶۸ نفر)، ۲۰ درصد موافق قتل بهعنوان آخرین راه چاره (۱۳۰ نفر) و ۸ درصد بینظر (۵۴ نفر) بودهاند.
تحلیل: قتل نفس یا دیگرکُشی پدیدهای است که اکنون در تمام ملل و ادیان دنیا مذموم شمردهشده است، به عبارتی هرگونه خشونت مگر با ادله و شواهد سخت و دشوار آنهم نه بهواسطه شهروند بلکه صرفاً از مسیر محکمه عادله و دولتها بر مبنای عدالت و قانون مجاز شمردهشده و هیچ دولت یک ملتی را نمیتوان یافت که قتل دیگری را توسط یک فرد مجاز بداند.
براین اساس ۷۲ درصد از پاسخگویان مرد هرگونه مخالفت خود را با قتل خانوادگی و یا ناموسی اعلام داشته و در هیچ صورتی به این گزینه اصلاً فکر نمیکنند؛ اما در برابر ۲۰ درصد از پاسخگویان، قتل را بهعنوان آخرین راه چاره عنوان کرده و طبیعتاً طلاق و جدایی را آخرین راهکار برای خلاصی از مشکلات خانوادگی و زناشویی نمیدانند.
البته اگر ۸ درصد از پاسخگویان بینظر در برابر پدیده ناموسکُشی را “احتیاطاً ” در زمره موافقان آن قرار دهیم با ۲۸ درصد نمونه موردبررسی این پدیده میزان نفوذ و خطر خود را نشان میدهد.
این ۲۰ درصد اتفاقاً از باسوادان و کسانی هستند که در شبکههای اجتماعی نیز فعالاند اما حداقل در این نظرسنجی نشان دادهاند که به قانون و شرع و طلاق برای مواجهه با مشکلات ناموسی اعتقاد نداشته و یا حتی خشونت و قتل را نیز یک راهکار میدانند.
طبیعتاً منشأ قتل در مسائل ناموسی و خانوادگی ریشههای قبیلهای و عشیرهای دارد و براین مبنا تعداد زیادی از مردمانی که هنوز به رسوم قبیلگی وفادارند و طعنه و سرزنش و قضاوت طایفه و عشیره را مهمتر از هر قانون و دینی میدانند میتوانند براین آمار بیافزایند چراکه بسیاری از اینان حتی در شبکههای اجتماعی نیز فعالیتی ندارند.
براین اساس میتوان ادعا نمود که طرفداران خشونتهای ناموسی بسیار بیشتر از ۲۰ یا ۳۰ درصد این مطالعه بوده و این زنگ خطر بزرگی است تا متوجه باشیم هنوز هستند شهروندانی که در هزاره سوم بر مبنای رسوم چندین هزار ساله، زن و دختر را “ملک خصوصی ” خود بهحساب آورده و هرگونه رفتار ولو گرفتن حق حیات او را جزو اختیارات و حقوق خود میدانند.
البته احتمال دارد برخی پاسخها نیز به دلیل برداشت نادرست از سؤال و یا مشکلات دیگری باشد که درکل با ۵ درصد خطا میتوان نتایج را به جامعه تعمیم داد.
شفیع بهرامیان – دکترای علوم ارتباطات اجتماعی