WhatsApp Image 2022-09-11 at 14.58.36
در حاشیه آخرین نمایش سالن شمس؛

تنها مردم‌داران ماندگارند!

شفیع بهرامیان-روزنامه‌نگار/ آوین‌پرس: تاکید می‌کنم قصد تلخ کردن کام همه‌کسانی که آخرین تئاتر روی سن رفته “مه‌م و زین”را در آن هوای همیشه شرجی سالن شمس ارومیه به نظاره نشسته‌اند ندارم؛ نشانگاه این نقد صرفاً در مسیر بهبود رویکرد ارتباطی هنرمندان با توده‌های مردم و جلوگیری از به بیراهه رفتن فعالان این حوزه و اجتناب […]

شفیع بهرامیان-روزنامه‌نگار/

آوین‌پرس: تاکید می‌کنم قصد تلخ کردن کام همه‌کسانی که آخرین تئاتر روی سن رفته “مه‌م و زین”را در آن هوای همیشه شرجی سالن شمس ارومیه به نظاره نشسته‌اند ندارم؛ نشانگاه این نقد صرفاً در مسیر بهبود رویکرد ارتباطی هنرمندان با توده‌های مردم و جلوگیری از به بیراهه رفتن فعالان این حوزه و اجتناب از افول سریع سرمایه اجتماعی ستاره‌های تازه طلوع کرده این سامان است و لاغیر.
هنر بالأخص تئاتر آن‌هم از نوع کُردیش در ارومیه چون طفلی است که با هزاران زحمت و تلاش، تازه تاتی‌تاتی را رها کرده و افتان‌وخیزان در حال یادگیری راه رفتن است. به عبارتی حتی به درجه بلوغ اولیه هم نرسیده است که گمان کنیم کار تمام است و ماشین “سلیبریتی‌سازی” تئاتر یا موسیقی ارومیه به راه افتاده و شاهد فاصله گرفتن و شکاف عوامل دخیل در نمایش‌ها از توده‌های مردمی باشیم که به دنبال هویت گم شده خویش با عشق و شوری وصف‌ناشدنی، دنبال یافتن تکه‌هایی گم‌شده از پازل درونی خویش در شخصیت، کاراکتر، سخنان، پوشش، نقش و نمایش و دیالوگ‌های یک تئاتر یا حتی کنسرت موسیقی‌اند.
در این وضعیت هرگونه رفتار “غیر مردمدارانه” هر یک از عوامل چه آنان‎‌که بر روی سن هستند و چه بقیه که در پشت صحنه و مدیریت نظم و فروش بلیت و امثالهم حضور دارند می‌تواند کاخ آمال و آرزوهای مخاطب را در هم شکند.
به‌عبارتی عدم آموزش یا بروز رفتار نادرست و یا  همه مخاطبان را به یک چشم ندیدن هر یک از عوامل دخیل در یک رویداد هنری زنده، در میان مردمان هنوز احساسی و وابسته و همبسته ما می‌تواند کل زحمات طاقت‌فرسای چندماهه یک گروه را با چالشی جدی مواجه سازد. در مثل مناقشه نیست و تعمیمش ناروا، اما درس‌هایی دارد بس گران:
اگر برکه‌ای پر کنند از گُلاب// سگی در وی افتد کند منجلاب!
به عبارتی هر رفتار فردی در این‌گونه کارهای هنری به‌پای کل مجموعه نوشته خواهد شد بر همین اساس هر یک از افراد دخیل در یک آفرینش هنری در ارومیه باید هر روز این جمله مهم را آویزه خود قرار دهند که ” درخت هرقدر پربارتر، افتاده‌تر”.
حیات و ممات شخصیت کاری همه‌کسانی که در حوزه‌های مختلف هنری کار می‌کنند توجه و اقبال مردمی است پس بجاست؛ پیشکسوتان و مربیان حوزه هنر ما در کنار آموزش فوت‌وفن‌های هنری، روش‌های مردم‌داری و ارتباط و تعامل محترمانه با تک‌تک مخاطبان را هم به هنر‌آموزان و عوامل دخیل در یک نمایش عمومی آموزش دهند. صحنه‌های زنده هنری جای عشیره‌گری و باندبازی و خودی و غیرخودی سازی نیست! همه مردم شما را به چشم خودی نگاه می‌کنند و انتظار این است شما نیز به همان چشم هم مردم را نگریسته و تکریم کنید حتی اگر سخت باشد. راه واقعی موفقیت و ستاره شدن از دل و قلب مردم عادی می‌گذرد و نه از هیچ‌ نردبان و آسانسور ایلی و عشیره‌ای!
البته این بحث مختص صرفاً حوزه هنر نیست؛ با” سه‌ر چوپی”ها کاری ندارم اما چه زیبا بود اگر دیروز در آخرین روز نمایش “مه‌م و زین” آن مسئول فلان بخش و آن شوراهای جوان و عزیز ما که با رأی و حمایت مستقیم و غیرمستقیم همین مردم بر کرسی مسئولیت نشسته‌اند بجای جلوس در ردیف اول، در میان مردم خویش و در ردیف‌های دیگری غیر از اول می‌نشستند؛ اعتبار و جایگاه شما مرهون همین مردم است، مردم‌دار باشید و در میانشان نه در ردیف جلو و پشت به همه آنان! یقین بدانید وزن و جایگاه شما به بودن در ردیف اول نیست به ماندن در قلب مردم است!
این نقد ناظر بر سناریو، شخصیت‌پردازی، بومی‌سازی، نورپردازی، کیفیت بازی و اجرا، لوکیشن، دیالوگ، موسیقی، کارگردانی، طراحی لباس، کیفیت اقتباس، صحنه‌پردازی و سایر مسائل روی سن نیست، چه اینکه آخرین رویداد هنری ارومیه کار فاخر و ارزشمندی بود و شایسته تقدیر. تک‌تک بازیگران آنچه در چنته داشتند در این رویداد عرضه کردند و این جای اشاره و تقدیر دارد. در این یادداشت  تلاش شده صرفاً وجه ارتباطی و مردمی عوامل دخیل در یک رویداد هنری مورد واکاوی منصفانه قرار گیرد و  عواملی که می‌تواند سرمایه اجتماعی هنرمندان مردمی را به مخاطره بیندازد موردبحث و بررسی قرار گیرد.

دیدگاه کاربران 1 دیدگاه
  • سعید دادگر 19 مارس 2024 / 6:52 ق.ظ
    0 0

    درود بر شما

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید