شفیع بهرامیان-روزنامهنگار/
شهرستان اشنویه، باآنهمه زیبایی خیرهکننده از کوهستانهای سرسبز و رودخانههای زلال تا باغهای میوهی رنگارنگ و هوای لطیف، گویی نگینی ناشناخته در دل طبیعت ایران است. این شهرستان نهتنها از جذابیتهای طبیعی شگفتانگیزی برخوردار است، بلکه گنجینهای فرهنگی و تاریخی بینظیری را نیز در خود جای داده است. بااینحال، تناقضی دردناک در مسیر توسعهی این منطقه به چشم میخورد:
گردشگران و مسافرانی که از نقاط مختلف کشور برای تجربهی این زیباییها به اشنویه میآیند، در بدو ورود با کمبود شدید امکانات رفاهی اولیه مانند رستورانهای بهداشتی، اقامتگاههای استاندارد، یا حتی سرویسهای بهداشتی مناسب روبهرو میشوند این مشکل بهویژه در روزهای پرترددی مانند جمعهها به اوج خود میرسد؛ زمانی که خیل عظیم بازدیدکنندگان، در جستجوی مکانی برای استراحت یا صرف یک وعده غذای ساده، ناامیدانه به تکاپو میافتند.
در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: چرا بهجای حمایت از سرمایهگذاران معدودی که با انگیزهی توسعهی منطقه، اقدام به احداث مراکز رفاهی و اقامتی در مسیرهای منتهی به اشنویه کرده و در حال اخذ مجوزهای نهایی قانونی هستند، شاهد تلاش برای تخریب این سازهها هستیم؟ آیا قلعوقمع سریع و فوری این تلاشهای خودجوش، به بهانهی رعایت ضوابط اداری یا حفظ حریم جادهها یا فقدان تغییر کاربری؛ واقعاً در راستای منافع مردم و توسعهی پایدار این شهرستان است؟
تخریب مراکز رفاهی معدود موجود نهتنها مشکل کمبود امکانات را تشدید میکند، بلکه پیامی ناامیدکننده به فعالان اقتصادی و اندک سرمایهگذاران این حوزه ارسال میکند: پیامی که میگوید سرمایهگذاری در این منطقه، حتی برای رفع نیازهای اولیهی گردشگران، با ریسک مصادره یا نابودی دسترنجشان همراه است. این رویکرد، چرخهی معیوبی ایجاد میکند؛ چراکه فقدان امکانات، گردشگری را محدود میکند، محدودیت گردشگری مانع رونق اقتصادی میشود و رکود اقتصادی نیز انگیزهی سرمایهگذاریهای جدید را از بین میبرد. آیا این همان «توسعه»ای است که مسئولان این شهر به دنبال آن هستند؟
اشنویه در جایگاه یک منطقهی محروم، بیش از هر چیز به همگرایی بین نهادهای حاکمیتی و سرمایهگذاران محلی نیاز دارد. بهجای برخورد قهری، باید بستر قانونی برای ساماندهی، بهبود کیفیت و گسترش امکانات رفاهی فراهم شود. اگر برخی از این سازهها خارج از چارچوبهای قانونی ساخته شدهاند، راهحل، آموزش، همراهی برای اصلاح و تسهیل مجوزهاست، نه نابودی آنها. چطور میتوان انتظار داشت گردشگری در اشنویه رونق یابد، درحالیکه مسافران حتی امکان توقفِ چندساعتهی آبرومندانه ندارند؟
توسعهی پایدار، تنها با شناخت ظرفیتها و رفع موانع پیشرو محقق میشود. تخریب مراکز رفاهی موجود، نهتنها خدمتی به اشنویه نیست، بلکه گامی به پس در مسیر جبران محرومیتهای تاریخی این منطقه است. زمان آن رسیده که نگاهها از برخوردهای سلبی و چکشی به سمت حمایت از ابتکارات مردمی و جذب سرمایهگذاریهای مسئولانه و صدالبته ایجاد بسترهای قانونی فعالیت تغییر کند. تنها در این صورت است که زیباییهای اشنویه نهتنها برای گردشگران، بلکه برای ساکنان آن نیز به فرصتی برای رشد تبدیل خواهد شد. انتظار این است مسئولان و دلسوزان این خطه، تدبیری منطقی برای این مشکل چاره کنند.