images21212
به بهانه پایان پیش ثبت نام انتخابات مجلس؛

نمایندگی مردم یا الیگارشی چرخشی؟

جعفر احمدی- دانش‌آموخته دکترای جامعه‌شناسی آوین‌پرس- با پایان یافتن پیش ثبت‌نام نمایندگی مجلس، مطابق با روال معلوم، در همه‌ی شهرها و حوزه‌های انتخاباتی، چهره‌هایی آشنا ثبت‌نام کرده‌اند که آنها یا درحال حاضر نماینده مجلس هستند یا در ادوار گذشته نماینده بوده‌اند. البته چهره‌ها و افراد جدیدی هم هستند که چندان شناخته‌شده نبوده و هیچ شانسی […]

جعفر احمدی- دانش‌آموخته دکترای جامعه‌شناسی

آوین‌پرس- با پایان یافتن پیش ثبت‌نام نمایندگی مجلس، مطابق با روال معلوم، در همه‌ی شهرها و حوزه‌های انتخاباتی، چهره‌هایی آشنا ثبت‌نام کرده‌اند که آنها یا درحال حاضر نماینده مجلس هستند یا در ادوار گذشته نماینده بوده‌اند. البته چهره‌ها و افراد جدیدی هم هستند که چندان شناخته‌شده نبوده و هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند چراکه روال و قاعده حاکم بر نمایندگی مردم در مجلس، معمولا «الیگارشی چرخشی» است.

در ویکی‌پدیا در تعریف الیگارشی آمده است: «الیگارشی یا حکومت گروه اندک، نه‌تنها به معنای حکومت در دست یک گروه کوچک است، بلکه این گروه حکمران کوچک و بعضا فاسد است و در برابر توده مردم مسئول نیست؛ یا از جهات دیگر مورد بیزاری همگان است»؛ بنابراین الیگارشی یک ساختار قدرت است که از چند فرد نخبه، خانواده یا شرکت تشکیل شده است که اجازه کنترل یک اقلیم سیاسی، استان، شهر یا سازمان را دارند. الیگارشی‌ها ممکن است بر اساس ثروت، روابط خانوادگی، اشرافیت، منافع شرکتی، مذهب، سیاست یا قدرت نظامی متمایز و مرتبط باشند.

در انتخابات مجالس  هم در همه‌ی حوزه‌های انتخاباتی رقابت بین دو یا چند الیگارشی است. کسی که برنده انتخابات می‌شود برای ۴ سال گروه خود را برمسند قدرت حوزه انتخابیه خود می‌نشاند و الیگارشیی که شکست می‌خورد، برای دوره بعدی رقابت عضوگیری و تقویت قوا می‌کند؛ بنابراین کرسی نمایندگی مجلس بین این الیگارشی‌ها دست‌به‌دست می‌شود؛ یعنی ۴ سال به یک الیگارشی و ۴ سال بعد به گروه دیگر. این افراد در همه‌ی دوره‌ها خود را کاندیدا می‌کنند و سیادت سیاسی به آنها این امکان را می‌دهد که همواره یکی از گزینه‌های مطرح برای نمایندگی مجلس باشند.

به‌عبارت‌دیگر در بسیاری از مناطق، انتخابات نه به پشتوانه آرای مردم بلکه به پشتوانه نفوذ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی (قومی یا خانوادگی) برگزار خواهد شد. این شکل از ساختار قدرت هرچند برخوردار از یک فرم دموکراتیک است و از یک زمینه قانونی نشاءت گرفته ولی در نهایت منجر به انحصار قدرت در دست گروهی خاص می‌شود. در چنین شرایطی در این مناطق، الیگارشیی که در رأس قدرت است، قدرت را بین افرادی تقسیم می‌کنند که به او وفادار باشند و او را در بقا و یا رسیدن به قدرت بیشتر یاری برسانند. این رویه منجر به دوقطبی کردن و یا چندقطبی کردن جامعه می‌شود.

نوچه پروری محصول ملموس چنین نظام سیاسی است. نماینده‌هایی که همیشه نوچگانی را برای خود پرورش می‌دهند و حاضر نیستند به‌غیراز آنها به کسی اعتماد کنند. این وضعیت زمینه‌ساز بی‌عدالتی در توزیع قدرت و ایجاد نابرابری در بسیاری از حوزه‌ها می‌شود. جالب اینکه نماینده‌هایی که برای یک دوره دست آنها از قدرت کوتاه می‌شود باز این روند را ادامه می‌دهند و با نوچه‌های خود سعی می‌کنند جایگاه نماینده دیگر تخریب و تعدیل کنند. درواقع کل انرژی آنها صرف دعواهای نمایشی قدرت می‌شود تا خدمت به مردم و کمک به توسعه‌ی شهرها.

در نهایت می‌توان گفت، اغلب، انتخابات عرصه قدرت‌نمایی و قدرت آزمایی گروهی اندک یا چند الیگارشی است. این ساختار غالب قدرت در تضاد با دموکراسی و حکومت مردم است. نخبگان نباید ابزاری برای به قدرت رسیدن الیگارشی‌ها باشند. نخبگانی که ابزاری برای به قدرت رسیدن دوباره و چندباره‌ی این نماینده‌ها می‌شوند و برای برخورداری از قدرت نماینده، تن به نوچگی او می‌دهند، به مردم خیانت کرده‌اند و شایسته نیست آنها را نخبه خطاب کرد. چه خوب است در سپهر سیاسی شهرها این نام‌های آشنا برای همیشه پاک شود. نام‌هایی که بیشتر نماد توتالیتر و دعواهای فریب‌دهنده سیاسی به نفع خودشان است. نام‌هایی که بیشتر توسعه‌نیافتگی و فساد را در ذهن ما خلق می‌کند. کاش مردم، فریب بازی‌های سیاسی این الیگارشی‌ها را دیگر نخورند و چرخش همیشگی آنان را در مجلس  و شوراها، برای همیشه متوقف کنند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید